درباره وبلاگ


این وبلاگ برای آگاهی اندشه جوانان نسبت به این زمانه است که دجال آخر الزمان چه چیزی است یا چه کسی است. قابل توجه خوانندگان عزیز این وبلاگ حقیر من این مطالب را گلچین وتعدادی را از سایت های جامع برداشته ام ومطالبی را از خود نوشته ام امیدوارم از این وبلاگ راضی باشید.
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 29
بازدید ماه : 29
بازدید کل : 13843
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

تا ظهور
برای آگاهی جوانان این مرز و بوم




ویژگی های مهارت‌های زندگی در عصر غیبت
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران گفت: برای ساختن یک جامعه مهدوی باید برای هر دوره زندگی برنامه مشخصی داشته باشیم.
حجت الاسلام محمدرضا درّانی در سلسله نشست‌های تخصصی مهدویت با موضوع مهارت‌های زندگی در عصر غیبت که شب گذشته در سالن کوثر برگزار شد، اظهار کرد: امام زمان(عج) حاضر است ولی ظاهر نیست و تمامی ادیان از جمله ادیان ابراهیمی و مذاهب بنیادگرا به موعود معتقد هستند و وجه تمایز مسلمانان و آنان در این است که مسلمانان به موعود موجود اعتقاد دارند ولی موعود این ادیان وجود ندارد.

وی ادامه داد: در روزگار غیبت، امام زمان(عج) در زندگی ما حضور دارد و ساخت یک جامعه مهدوی نیازمند فراهم کردن برخی زمینه‌ها در جامعه است.

عضوهیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران با بیان اینکه باید از دو دیدگاه مادی و الهی برای ساختن جامعه مهدوی برنامه‌ریزی کنیم، توضیح داد: در دیدگاه مادی پنج مرحله وجود دارد که شیطان برای هر مرحله از آن برنامه‌ریزی دارد که عبارتند از لهو که بازی بی‌هدف است، لعب بازی هدف‌دار و مخصوص دوران کودکی است و دیگری زینت که در دوران نوجوانی و جوانی برای فرد ارزشمند می‌شود، در دوره میانسالی افراد به داشته‌های خود تفاخر می‌کنند و بعد از سنین ۵۰ سالگی افراد به فکر تکاثر هستند و این در حالیست که نگاه توحیدی به این پنج مرحله متفاوت بوده و نگاه دین اسلام یک نگاه تعادلی است.

درّانی بیان کرد: سه نوع معنویت شرق، غرب و اسلام وجود دارد که اصالت معنویت در شرق رنج، در غرب لذت و اصالت معنویت در اسلام کمال است؛ در اسلام رنج و لذت وجود دارد اما بر پایه عقلانیت و معرفت و در تعادل است.

وی اعلام کرد: در قرآن کریم ۴۰۰ امر و ۲۰۰ نهی عنوان شده که خداوند برای هر نهی دو جانشین معرفی کرده است، آیه ۳۱ سوره اعراف «کلوا و شربوا و لا تسرفوا» نمونه‌ای از نهی‌های خداوند است که در مقابل زیاده‌روی دو جانشین معرفی می‌کند و می‌فرماید « بخورید و بیاشامید ولی زیاده‌روی نکنید».

استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران گفت: در دوران غیبت کبری دسترسی به امام عصر وجود ندارد و این در صورتی است که در عصر ائمه اطهار(ع) مردم کوچکترین مسائل خود را با آنان در میان می‌گذاشتند.

وی ادامه داد: بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) اسلام از مدار اصلی خود خارج شد و با وجود گسترش کمی، از لحاظ کیفی گسترش نیافت و این به خاطر این بود که یهود عقاید خود را به مسلمانان عرضه کرد و اکنون بعد از ۱۴۰۰ سال قرائت‌های مختلفی از اسلام وجود دارد و به همین دلیل ائمه اطهار(ع) بعد از عاشورا شیوه مبارزه خود را تغییر دادند و به مبارزه علمی روی آوردند و زیارت جامعه کبیره در این میان نقش بسزایی را ایفا کرد.

درّانی افزود: با ظهور حضرت مهدی(عج) دین خالص الهی برای مردم عرضه می‌شود و مردم عنوان می‌کنند که دین جدیدی آمده است.

وی تصریح کرد: معرفت به امام زمان(عج) مهمترین معرفتی است که در دوران غیبت باید داشته باشیم و طبق سخنان حضرت علی(ع) "در دوران غیبت مردم از گرفتاری شدید، بلای طولانی، کم طاقتی و هراس در رنج هستند".

عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران بیان کرد: مهارت در آراستگی به عدالت نخستین مهارتی است که باید در دوران غیبت آموخت و عدالت و تساوی با یگدیگر فرق دارند، عدالت به معنی قرار گرفتن هر چیز در جایگاه حقیقی و اصلی خود است.

وی افزود: اساس دین عدل و توحید است و عدالت را باید از خود آغاز کنیم اگر منتظر امام زمان(عج) عدل را درک نکند در زمان عدالت امام زمان (عج) سخت زندگی خواهد داشت.
پایان خبر/ن
مرجع : خبرگزاری دانشجویان ایران (ايسنا)




پنج شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 23:58 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

اشاره :
با توجه به ظهور مسیحیت بنیادگرا در کشور آمریکا و جنگ آمریکا علیه عراق، نظریه‏پردازان مسیحى همچون جرى فالول، مورگان استرانگ، گرى‏فریزر و... نظرات خود را - که غالباً مبتنى بر مکاشفات یوحنّا (بخش پایانى کتاب مقدس) است - به مخاطبان القا مى‏کنند و از طرفى جنگ عراق را شاهدى بر تحقّق پیشگوییهاى کتاب مقدس (انجیل) مى‏دانند و سعى مى‏کنند تا بدین‏وسیله دیدگاههاى راست مسیحى را تبلیغ و حقانیّت خود را به جهانیان عرضه دارند. در این مقاله که از یکى از سایتهاى اینترنتى گرفته شده با واژگانى همچون، آرماگدون، جنگ آخرالزمان، ضد مسیح، ایده هزاره، راست مسیحى آشنا خواهیم شد و همچنین نگاهى کوتاه به نظرات آنها در مورد جنگ عراق و چگونگى تحقق پیشگوئیها در بخش مکاشفات کتاب مقدس خواهیم داشت.

با نتیجه نهایى جنگ در عراق، هم‏اکنون بسیارى از مسیحیان بنیادگرا1 ماجرایى را که هم‏اکنون بر روى شنهاى باستانى عراق در حال وقوع است پیام‏آور تحقق پیشگوییهاى کتاب مقدس2 (انجیل) درباره آخرالزمان و بازگشت دوباره عیسى مسیح3، مى‏دانند، این عقیده در کتابها، ادبیات، وب‏سایتها، و حتى فیلمها نیز دیده مى‏شود.
بعضى‏ها بر این عقیده‏اند که پیش‏بینى قابل توجهى درباره جورج دبلیو بوش وجود دارد، مردى که سخن خود را با یک خطابه مذهبى بسیار قوى و ورزیده القا مى‏کند، و همچنین عقاید مذهبى و باورهاى دینى را در سیاستهاى خارجى‏اش دخالت مى‏دهد، پر واضح است که بسیارى از حامیان مذهبى بوش، از حوادث عراق به عنوان تحقق یک پیشگویى تعبیر کرده‏اند.
بیل بردوى4 اخیراً طى مقاله‏اى در واشنگتن پست نوشت:
حادثه‏هاى جهان - مخصوصاً حرکت نظامى آمریکا به سوى عراق - موجب شده است تا اشخاصى با دلایل جدید براى تعبیر و تفسیر کردن آخرین حادثه جهانى خودنمایى کنند.
در وب سایتهاى پیشگویى، این بحث مشتاقانه بالا مى‏گیرد، گروهها و مخصوصاً در کلیساها به مطالعه کتاب مقدس مى‏پردازند، در جمعیتهاى مذهبى در آخر هر ماه بحث از پیشگویى مى‏شود، مثل چیزى که در ماه گذشته تحت عنوان بیستمین کنفرانس بین‏المللى پیشگویى آخرالزمان در تامپا برگزار شد.
بردوى مى‏نویسد:
به نظر بسیارى شواهدى دال بر نقش عراق در سناریوى آخرالزمان5 در بخشهاى کلیدى پیشگوئیهاى آخرالزمان کتاب مقدس وجود دارد.
در اینجا و در دیگر کتابهاى پیشگویى عهد عتیق و عهد جدید، ادبیات دوران باستان (کتاب مقدس) مالامال از تیترهاى خبرى است که امروزه در مورد جنگ عراق در رسانه‏ها به کار مى‏رود.
مکاشفات6، بخش پایانى کتاب مقدس - به جز در برخى از نسخه‏هاى جدید - به عنوان نقشه حوادثى که هم‏اکنون در عراق اتفاق افتاده است به حساب مى‏آید. در قسمت شانزدهم از بخش مکاشفات نامى از آرماگدون7 بیان گردیده است.
همانطور که رود فرات اخیراً به‏وسیله مجموعه‏اى از تانکها محاصره شده است، منطقه باستانى هارمجدون نیز در شمال اسرائیل در محاصره تانکها است.
یوحنّا - به احتمال قوى نویسنده بخش مکاشفات کتاب مقدس - در شرح ماجراهاى آخرالزمان مى‏گوید:
فرشته ششم جامش را بر رودخانه بزرگ فرات خالى کرد و آب رودخانه خشک شد. به طورى که پادشاهان، مشرق زمین توانستند نیروهاى خود را بدون برخورد با مانع به‏سوى غرب ببرند، و دیگر فرشتگان در شیپورها مى‏دمند هنگامى‏که نیروها براى نبرد حق و باطل جمع مى‏شوند.
بسیارى از مفسران مى‏گویند که ساختار مدرن دولت اسرائیل، شمارش معکوس پیشگویى‏شده پایان روزگار را به راه انداخته است و این پیشگویى با افزایش ضد مسیحیهاى8 شرور، نزاعها و اختلافات جهانى، آزار و اذیت کلیساى مسیحى و ظهور یک مذهب دروغین، و درگیریهایى پیش از آغاز جنگ و نبرد حق و باطل در آخرالزمان، تکمیل مى‏شود، البته بستگى به این دارد که شما متنهاى پیچیده کتاب مقدس را چگونه تفسیر کنید، عیسى مسیح زمانى مى‏آید تا قبل از قضاوت نهایى مقدمه و راهگشاى یک قرن دوران صلح و حکومت صلح باشد، یا این‏که او فقط زمانى مى‏آید که پیروانش مقدمه هزاره سلطنت9 مسیح را فراهم کنند که این بیشتر شبیه یک حکومت دینى و مذهبى است.
در این ماجراى تاریخى، مرحله‏اى به نام آزار و اذیت10 براى مدت هفت سال وجود دارد که ضد مسیحیهاى از بند آزاد شده، آزار و اذیتى زشت و زننده علیه مسیحیها انجام مى‏دهند؛ براى مثال، از برخى از پیشگوییهایى که در طى این دوره مى‏شود، مى‏توان از مؤمنین واقعى‏اى نام برد که در این حادثه به آسمان برده مى‏شوند که اسم این مرحله در آخرالزمان را مرحله وجد و سرخوشى11 گذاشته‏اند. این یک پیشگویى است که صحتش به‏وسیله اتفاقها و رویدادهایى که در غرب رخ مى‏دهد تشدید مى‏شود، به‏طور مشخص، مى‏شود از جنگ علیه صدام حسین نام برد.
دکتر مورگان استرانگ12 - استاد تاریخ خاورمیانه دانشگاه ایالتى نیویورک آمریکا و مشاور برنامه‏هاى خبرى و مجله‏ها - مى‏گوید:
جرى فالول13 به طور کامل و بى‏هیچ ابهامى معتقد است که ما باید به جنگ با عراق برویم، تا حوادث مصیبت بارى را به راه بیندازیم که موجب فراهم شدن دومین ظهور حضرت عیسى مسیح شود. جنگ با عراق، به پایان روزگار منجر خواهد شد ما این را مى‏دانیم، اسرائیل پابرجا نخواهد ماند، اسرائیل در طى آخرالزمان از بین خواهد رفت، هر یهودى‏اى که در هر جا زنده بماند به مسیحیت خواهد گروید.
دکتر مورگان استرانگ اضافه مى‏کند:
بر طبق علم آخرالزمان شناسى14، مسلمانها، بودائى‏ها، هندوها، کاتولیکها آنیمى‏ها و هرکس دیگر، در جنگ آخرالزمان15 هلاک خواهد شد و یا این‏که به مسیحیت اصول‏گرا و بنیادگرا ایمان خواهد آورد.
همه جنگ عراق را نشانه بزرگى بر شمارش معکوس آخرالزمان مى‏دانند ولى همه نسبت به ایدئولوژى آخرالزمان تعلق خاطرى ندارند.
مارک هیتچکوک16، کشیش کلیساى فیث بایبل واقع در آدموند در ایالت اکلاهما مى‏گوید:
مهم‏ترین مطلبى که باید بگویم این است که آنچه که آنجا (عراق) در حال رخ دادن است تحقق دقیق پیشگوییها نیست.
او اضافه مى‏کند:
بعضى از مردم جنگ عراق را آغاز آرماگدون خواهند دانست اما دیدگاه کلى من این است که جنگ عراق چیزى فراتر از بازگویى یک سناریو است.
او مؤلف 9 کتاب در عنوانهاى مهم پیشگوییهاى کتاب مقدس است که مى‏گوید:
جنگ در عراق بیشتر یک عامل گرم‏کننده و عامل شتاب دهنده‏اى است براى حوادث نگران کننده‏اى که رخ خواهد داد.
در دانشگاه باب جونز17 - جایگاه پرورش بنیادگراها - دکتر استفان هنکینز18 به طور کامل اعتقاد دارد که جنگ در عراق نقطه پایان پیشگوییها نیست، به‏زودى بشریت با حوادثى که در بخشهاى مختلف کتاب مقدس از جمله مکاشفه یوحنا تصویر شده است، روبرو خواهد شد، او معتقد است که بشریت در آستانه جنگى است که عیسى مسیح علیه گروهى از ملتهایى که به وسیله ضد مسیح رهبرى مى‏شوند انجام خواهد داد، که پس از آن یک دوره هفت ساله از رنج و مصیبت را خواهیم داشت.
کسانى که به کتاب مقدس معتقدند با آروین باکستر - کشیشى در ریچموند در ایالت ایندیاناى آمریکا و مؤسس مجله آخرالزمان - موافقند، آروین باکستر مى‏گوید:
ماجراى عراق با پیشگوییهاى عهد عتیق و عهد جدید مو نمى‏زند.
باکستر همچنین میزان بالایى از تلفات در هجوم نظامى آمریکا به عراق را پیش‏بینى کرد و هشدار داد که دیگر کشورها جنگ در عراق را به دیده فرصتى براى سامان دادن سیاستهاى خود مى‏نگرند، براى مثال، ممکن است چین سعى کند تا تایوان را اشغال کند. یا این‏که هند و پاکستان مى‏توانند دست به جنگ تمام عیارى علیه منطقه بى‏ثبات کشمیر بزنند.
این ماجرا به گفته باکستر سرآغاز جنگ جهانى دوم و کشتار یهودیان به دست نازیها بود که به‏وسیله یوحنا در بخش مکاشفات کتاب مقدس پیشگویى شده است.
اگر نشانه‏ها و علامتهایى بر این نظریه وجود داشته باشد که در آخرالزمان آمریکا پیشرفت مى‏کند، این، یک موفقیت شگفت‏انگیزى براى کتاب برجاى مانده19 نوشته تیم لاهایه20 و جرى جنکینز21 است.
اگر چه که بیشتر کتابهایى که به موضوع آخرالزمان پرداخته‏اند ویژه قشر مذهبى تهیه شده‏اند، لکن، این مجموعه برجاى مانده طیف وسیعى از مخاطبان سکولار را جذب کرده و فروشى بیش از 50 میلیون نسخه را به خود اختصاص داده است. حتى بخش چهارم این کتاب رتبه اول لیست پرفروش‏ترین کتابهاى نیویورک تایمز را - که مورد غبطه همگان است - را به خود اختصاص داده است. لاهایه که سابقاً یک کشیش بود و همچنین از فعالان حقوق مذهبى و آموزش در دانشگاه باب جونز است کسى است که جرى فالول را در سازماندهى مؤسسه اکثریت اخلاقى مساعدت کرد.
اخیراً، فالول دانشکده پیشگویى تیم لاهایه را در دانشگاه آزاد خود افتتاح کرد، این یک نشانه بسیار قوى بر فراگیر شدن عقیده آخرالزمان در میان اقشار کم فرهنگ و بنیادگراى در حال رشد است.
لاهایه به نظریه رویکرد الهى مجموعه برجاى مانده پرداخته و مؤلف دیگر کتاب نقش روایتگر را ایفا کرده است. در حالیکه طرح کلى داستان و شخصیتهاى آن را هم ارائه کرده است، خط سیر داستان از ابتداى مرحله آزار و اذیت شروع مى‏شود این در زمانى است که ترس و وحشت ناشى از آزار و اذیت همه جا را فرا گرفته است. در بخش آرماگدون این کتاب، شیطان را در حال حکومت بر سیاره زمین از پایتخت خودش که همانا شهر بابل جدید که همان عراق است، ترسیم مى‏کند.
الوا مارتین22 رئیس مجمع حقیقى خداوند در شمال کارولینا مى‏گوید:
عراق درست همان جایى است که بابل قدیم آنجا بود.
او مى‏گوید:
تصور مى‏کند که روح یکى از پادشاهان قدیم بابل در زمانى که یهودیان برده و تحت شکنجه بودند در او حلول کرده است.
معتقدانى مثل مارتین همچنین به پیامهایى از متون مقدس اشاره مى‏کنند، از جمله مى‏توان از فاحشه بابل نام برد که بر هفت تپه مى‏نشیند - درست همزمان با کسانى که این پیشگوییها را به شهرهاى باستان که توسط صدام حسین در حاشیه رودخانه فرات بازسازى شده است نسبت مى‏دهند عده‏اى دیگرى معتقدند که این پیشگوییها به کلیساى کاتولیک روم اشاره دارند.
گرى فریزر23 کسى که درباره نشانه‏هاى ظهور دوم مسیح ایراد سخنرانى کرد مى‏گوید:
هرکس درباره آینده شدیداً کنجکاو است.
او اصرار داشت:
نقشى که اسرائیل و دیگر کشورها در منطقه بازى مى‏کنند به نوعى اجراى پیشگوییهاى آخرالزمان است.
و هشدار داد که:
حوادثى چون تروریسم و تشکیل اتحادیه اروپا قبلاً در کتاب مقدس پیش‏بینى شده بود.
فریزر مى‏گوید:
هم‏اکنون، سرتاسر جهان را بحران فرا گرفته است، این صرف یک تضاد و درگیرى با عراق نیست، این جنگ علیه تروریست است که به صورت یک مبارزه جهانى درآمده است.
او ادامه داد:
مردم هر جایى مى‏دانند که یک چیزى اتفاق افتاده است، خود همین دانش را از کتاب مقدس دارند، کتاب مقدس، تمام این اتفاقات را پیشگویى کرده است.
او معتقد است:
مسیحیت نقش خاصى را در حادثه‏هاى هولناکى که در بخش مکاشفات کتاب مقدس پیش‏بینى شده است بازى خواهد کرد.
اشخاص مشهورى که به مسئله پیشگویى توجه زیادى نشان مى‏دادند از سرتاسر جهان در کنفرانس پیشگویى حضور چشمگیرى داشتند، یکى از اعضاى شرکت کننده در این کنفرانس که خود یک کشیش کلیسا است، مى‏گوید:
حوادث کنونى در عراق، ویژگى ملکوتى بودن و آسمانى بودن کتاب مقدس را اثبات کرده است.
او در ادامه مى‏گوید:
پیام نجات و رستگارى در قسمت مکاشفات کتاب مقدس دیده مى‏شود.
و در آخر به صراحت اعلام مى‏کند که:
خدا را شکر که مسیح، پادشاه است، و بهترین چیز این است که ما پیروز هستیم.


 



پى‏نوشتها:

.Iraq war fuels visions ofarmageddon end times :Apocalypse soonbr>
1. اصطلاحاً راست مسیحى یا مسیحیان راست‏گرا نیز نامیده مى‏شوند.

.Biblical book .2

3. بازگشت دوم حضرت مسیح در آخرالزان بعد از طى مراحلى که در نهایت به جنگ بزرگ،
ختم مى‏شود از جمله اعتقادات مسیحیان بنیادگراست.

.Bill Broadway .4

.End time .5

.Revelation .6

7. Armageddon - آرماگدون که در اصل هارمجدو مى‏باشد به معناى کوى مجدّو است،
مجدّو در شمال فلسطین اشغالى در کرانه غربى رود اردن واقع شده است.

.Antichrist .8

9. ایده هزاره: هزار سال باید طى شود تا مسیح ظهور کند.

10. Tribulation: حکومت ضد مسیح، هفت سال به طول مى‏انجامد و دوره رنج یا آزمایش
بزرگ خوانده خواهد شد.

.Rapture .11

.Morgan strong .12

13. جرى فالول، کشیش بنیادگراى پروتستان و از رهبران سیاسى و مبلغان راست مسیحى است.

.eschatology .14

15. جنگ هرمجدون یا آخرالزمان: جایى که آخرین جنگ میان نیروى حق (خیر) و باطل (شر)
قبل از روز داورى در رستاخیز به وقوع مى‏پیوندد.

.Mark Hitchcock .16

.Bobjones university .17

.stephen Hankins .Dr .18

19. برجاى مانده متضمن اعتقادات مسیحیان است در مورد نبردهایى که قبل از بازگشت
دوم مسیح به وقوع خواهد پیوست. این کتاب تا کنون در 12 جلد انتشار یافته است و
مجموعاً بیش از 50 میلیون نسخه فروش داشته است.

 مترجم: رضا عباسپور



چهار شنبه 10 دی 1391برچسب:, :: 21:22 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

غریو آسمانى
نداى آسمانى از روشنترین علامتها براى ظهور حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ و حرکت جهان شمول اوست.
واقعیّت این است که رخداد پرشکوهى چون ظهور امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ پیش از رخ دادن یک اعلام جهانى آنهم در روشنترین معنا و مفهوم مى طلبد و از آنجا که این حرکت جهانى بوده و براى تمام جهان بشریت است مى بایست همه در یک زمان از نزدیک شدن و قریب الوقوع بودن آن باخبر شوند از امام صادق ـ علیه السلام ـ آمده است که یسمعه کل قوم بألسنتهم هر قومى به زبان خود آنرا مى شنود.
حال بجاست که به برخى احادیث در این باره اشاره کنیم:
از مجموع روایات چنین بدست مى آید که این فریادها متعدد است اولین ندا در ماه رجب و دوم در ماه رمضان و سوم در ماه محرم شنیده مى شود. امام رضا ـ علیه السلام ـ فرموده اند:
ینادون فی رجب ثلاثة أصوات من السماء صوتاً منها: ألا لعنة اللّه على الظالمین والصوت الثانی: ازفت الآزفة یا معشر المؤمنین . . . والصوت یرى بدن فی قرن الشمس یقول: انّ اللّه بعث فلاناً فاسمعوا له وأطیعوا([25]).
مردم در ماه رجب سه فریاد از آسمان خواهند شنید نخست آنکه: همانا لعنت خدا بر ظالمان. فریاد دوم: اى مؤمنان! قیامت فرا رسید. و فریاد دیگر اینکه در کنار قرص خورشید بدنى را مشاهده مى کنند که فریاد مى زند: خداوند فلانى ( امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ ) را برانگیخته است به فرمانش گوش فرا دهید و بر اطاعتش گردن نهید.
امّا پیرامون ندایى که در ماه رمضان در شب بیست و سوم توسط جبرئیل در آسمان طنین مى افکند این است.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
ینادی مناد من السماء . . . باسم القائم ـ علیه السلام ـ فیسمع مَن بالمشرق ومَن بالمغرب، لا یبقى راقدٌ إلاّ استیقظ، ولا قائم إلاّ قعد ولا قاعِد إلاّ قام على رِجْلَیه، فَزَعاً مِن ذلک الصوت، فرحم اللّه من اعتبر بذلک الصوت فأجاب فإنَّ الصوت الأول هو صوت جبرئیل الروح الأمین.
ثمّ قال ـ علیه السلام ـ : الصوت فی شهر رمضان، فی لیلة جمعة، لیلة ثلاث وعشرین، فلا تشکّوا فی ذلک واسمعوا وأطیعوا.
وفی آخر النهار، صوت الملعون إبلیس، ینادی: ألا! إنّ فلاناً قُتل مظلوماً. لیشکّک النّاس ویفتنهم، فکم فی ذلک الیوم مِن شاکّ مُتحیّر قد هوى فی النّار.
فإذا سمعتم الصوت فی شهر رمضان، فلا تشکُّوا فیه، إنّه صوت جبرئیل وعلامة ذلک أنّه ینادی باسم القائم وإسم أبیه حتّى تسمعه العذراء فی خِدرها، فتحرّض أباها وأخاها على الخروج.ثمّ قال ـ علیه السلام ـ : لابدّ مِن هذین الصورتین قبل خروج القائم ـ علیه السلام ـ .([26])
نداکننده اى از آسمان بنام قائم آل محمّد ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلم ـ ندا مى دهد و همه کسانى که در شرق و غرب عالم هستند مى شنوند، خفته اى نمى ماند جز اینکه بیدار مى گردد و ایستاده اى جز اینکه مى نشیند و نشسته اى جز اینکه وحشت زده بپا مى خیزد.
پس درود خدا بر کسانى که از آن نداى آسمانى پند و اندرز گیرند چرا که نداگر اوّل جبرئیل است و ندا، نداى اوست.
آنگاه فرمود: این ندا، در ماه مبارک رمضان، شب جمعه و در شب 23 ماه خواهد بود از اینرو در آن تردید نکنید، آن را بشنوید و اطاعت کنید. و در پایان روز نداى ابلیس طنین مى افکند که مى گوید: بهوش باشید که فلانى مظلوم کشته شده. تا بدینوسیله بذر تردید بیافشاند و مردم را به فتنه افکند و آن روز، تردیدکنندگان حیرت زده اى که به آتش دوزخ سقوط کنند، بسیارند.بنابراین، هنگامى که نداى آسمانى را در ماه رمضان شنیدید، در آن تردید نکنید چرا که نداى فرشته ى امین است و علامت آن این است که بنام قائم ـ علیه السلام ـ و پدر گرانقدرش ندا مى دهد، ندایى که دوشیزگان در سراپرده ى خویش آن را مى شنوند و پدران و برادران خویش را براى حرکت از خانه و پیوستن به امام مهدى ـ علیه السلامـ تشویق مى نمایند.و امّا ندایى که در ماه محرّم به گوش مى رسد و آن ماهى است که حضرت بقیة اللّه ـ ارواحنا فداه ـ از مکّه خروج مى کنند و روز اوّل قیام آن حضرت است که جبرئیل بر صخره اى از بیت المقدس فرود مى آید (در آن هنگام که سفیانى مشغول بدترین جنایات خود در ملأ عام است) و ندا مى دهد:

یا عباد اللّه! اسمعوا ما أقول انّ هذا مهدی آل محمّد خارج من أرض مکّة فأجیبوه([27]).
اى بندگان خدا! آنچه مى گویم بشنوید این مهدى آل محمّد است که از مکّه ظهور کرده او را پاسخ گویید و فرمانش را اطاعت کنید.
 

وقوع جنگ هاى بزرگ
انبوهى از احادیث با صراحت از نابودى مردم در اثر گرسنگى و قحطى و بیمارى و قتل و کشتار خبر مى دهند. آیا این به معناى جنگ جهانى است که میلیونها انسان را در هم مى کوبد و یا چیز دیگرى است. آنچه از روایات استفاده مى شود اینکه جنگهاى ویرانگرى واقع خواهد شد.
از امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ آورده اند که فرمود:
لا یخرج المهدی حتّى یقتل ثلث ویموت ثلث ویبقى ثلث([28]).
و نیز از آن حضرت آورده اند که فرمود:
بین یدی المهدی موت أحمر وموت أبیض . . . فأمّا الموت الأحمر: فالسیف وأمّا الموت الأبیض: فالطاعون([29]).
قبل از ظهور مهدى مرگ سرخ و سفید خواهد بود . . . مرگ سرخ جنگ و خونریزى است و مرگ سفید طاعون است.
بنابراین بسیارى در اثر جنگ و خونریزى از بین مى روند.
 

حوادث طبیعى
پیرامون رخدادهاى طبیعى که پیش از ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ روى مى دهد، روایات بسیارى در دست است که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
 

تهاجم ملخها:
بین یدی المهدی موت أحمر وموت أبیض وجراد فی حینه وجراد فی غیر حینه أحمر کالدم . . .([30]).
پیش از ظهور مهدى مرگ سرخ و سفید و حمله ملخها در هنگام و نابهنگام که چون خون قرمزند خواهد بود.
 

طاعون:
فأمّا الموت الأحمر فالسیف وأمّا الموت الأبیض فالطاعون([31]).
مرگ سرخ کشته شدن به شمشیر و مرگ سفید طاعون است.
 

زلزله:
در حدیثى آمده است که سال ظهور سال پیدایش زلزله ها و سرماى شدید است.
عن أمیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ قال: رجفة تکون بالشام یهلک فیها أکثر من مائة ألف، یجعلها اللّه رحمة للمؤمنین وعذاباً على الکافرین([32]).
از امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ نقل شده است: زمین لرزه اى در شام رخ خواهد داد که بیش از صد هزار نفر کشته مى شوند و آن را خداوند رحمت براى مؤمنان و عذاب براى کافران قرار داده است.
 

مسجد شدن قبرستانها:
یکى دیگر از نشانه هایى که براى ظهور امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ به صورت کلى مطرح شده است، تبدیل گورستانها به مسجد است در این باره به حدیثى از رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ توجه نمایید:
در حدیث معراج آمده است:
یا محمّد از جمله عطاهایى که بر تو مرحمت فرمودیم آن که آشکار خواهم کرد از نسل تو یازده امام که همه ایشان از نسل دختر تو فاطمه اند و آخرین ایشان مردیست که عیسى بن مریم در عقب سر او نماز خواهد خواند و پر مى کند زمین را از عدل و داد بعد از آنکه از ظلم و جور لبریز شود.
آنگاه رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ به درگاه الهى عرضه داشت:
در چه زمانى خواهد بود.
جواب فرمود:
یا محمّد هنگامى که علم از بین رود و ظاهر شود جهل و کشتار بسیار گردد و کم شوند علماء و فقهاء حقیقى و بسیار شوند شاعران و امّت تو گورستانها را مسجد سازند([33]).
 

سیلاب رود فرات:
یکى از نزدیک ترین نشانه هاى ظهور مهدى آل محمد ـ علیهم السلام ـ جارى شدن سیلاب فرات در شهر کوفه است.
عن أبی عبداللّه ـ علیه السلام ـ : سنة الفتح ینشق الفرات حتّى یدخل ازقة الکوفة([34]).
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: در سال ظهور آب فرات طغیان کرده به گونه اى که وارد کوچه هاى تنگ کوفه مى شود.
قال ابن عباس: یا أمیرالمؤمنین ما اقترب الحوادث الدالّة على ظهوره؟ فدمعت عیناه وقال: إذا فتق بثق فی الفرات فبلغ ازقة الکوفة فلیتهیأ شیعتنا للقاء القائم([35]).
ابن عباس مى گوید: به امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ عرض کردم: نزدیک ترین حادثه که حکایت از ظهور خواهد داشت چیست؟ پس آنگاه چشمانش اشک آلود شد و فرمود: هرگاه شکافى بر کنار رود فرات ایجاد شود و به کوچه هاى کوفه رسد، آنگاه شیعیان ما آماده ملاقات قائم باشند.
 

نزول بارانهاى پیاپى:
هر انسان با ایمانى در این واقعیّت، ذرّه اى تردید به خود راه نمى دهد که قطرات باران به اراده و خواست و طبق قانون خدا بر زمین فرو مى بارد و این فرمان فرماى هستى است که قوانین طبیعى را چنین تدوین نموده است:
(وهو الذی أرسل الرّیاح بشراً بین یدی رحمته وأنزلنا من السماء ماءً طهورا)([36]).
او کسى است که بادها را بشارت دهندگان از رحمت خویش مى فرستد و ما از آسمان آب پاک نازل مى کنیم.
لکن این قوانین در واکنش به کردارهاى ناهنجار چهره اى دیگر به خود گرفته و به فرمان خداوند در صدد تنبیه برمىآیند. از آن جمله تغییر در نطام بارش و وزش هاست. که در آخرالزمان دستخوش تحولاتى مىشوند. که در روایات بدان اشاره شده است؛ ما نیز برخى از آنها اشاره مىکنیم:
یکى از نشانه هاى ساعة (ظهور امام زمان ارواحنا فداه) آن است که باران گرم مىبارد([37])
بیاید بر مردم زمانى که آسمان ببارد و زمین نروید([38])
برپا نشودساعة (ظهور) تا ببارد بر مردم بارانی که خانه هاى گلى باقى نماند و گل خانه هاى موئین شسته شود ـ چادرهاى صحرائیان ـ ([39])

البته تذکر این نکته ضرورى است که منظور از ساعة زمان ظهور امام زمان ارواحنا فداه است که در روایات بدان تصریح شده است.
 

پیدایش مدعیان پیامبرى و امامت
اعتقاد به نبوت و امامت در جامعه ى مسلمین همیشه به عنوان یک عقیده ى راسخ از زمان پیامبر و امامان نور ـ علیهم السلام ـ مطرح بوده است و آنقدر معروف و مشهور بوده که کسى از مسلمانان هیچ گاه جرأت انکار آن را نداشته است به خاطر استوارى این واقعیت عقیدتى و دینى در جامعه ى اسلامى بود که در تاریخ اسلام، از یک سو با شخصیتهایى روبرو مى شویم که طرفداران افراطى آنان براى پیشرفت دنیوى و سیاست خویش، آنان را به عنوان مهدى نجات بخش یا پیغمبر خدا مطرح ساخته اند و از دگر سوى با عناصرى آشنا مى شویم که بر اثر انگیزه هاى جاه طلبانه و خیال قدرت و شهرت، به دروغ ادّعاى مهدویّت و نبوّت نموده اند شمار این افراد با توجه به آمارها به بیش از 50 نفر رسیده است که بیشتر آنها ادّعاى مهدویّت داشته اند و گفته اند مائیم همان مهدى موعود که قرآن نوید آمدنش را مى دهد و چون اکثر آنان ادّعاى مهدویّت و امامت داشته اند ما در این زمینه سخن مى گوئیم کسانى که در تاریخ بدین عنوان شهرت یافته اند به اعتبارى بر سه گروه قابل تقسیم اند.

1 ـ کسانى که دیگران بر اساس انگیزه هاى خاص آنان را مهدى نجات بخش خواندند مانند محمّد حنفیّه فرزند امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ و زید فرزند امام سجّاد ـ علیه السلام ـ و محمّد بن عبداللّه محض فرزند امام سجاد ـ علیه السلام ـ .
2 ـ کسانى که با انگیزه هاى جاه طلبى و قدرت خواهى چنین ادّعایى نموده اند و این گروه بسیارند از جمله ى آنها، مهدى عبّاسى فرزند منصور دوانیقى است.
3 ـ کسانى که طبق نقشه ى استعمار و به اشاره ى بیدادگران، به چنین ترفندى دست یازیدند و بى شرمانه خود را مهدى نجات بخش معرفى کردند از جمله ى آنها بنیانگذار بهائیّت، على محمّد باب را مى توان نام برد.
 

تفاوتهاى علایم ظهور و شرایط ظهور امام زمان (عج)
شرایط ظهور با علایم ظهور داراى تفاوتهایى است که عبارتند از: وابستگى ظهور به شرایط، یک نوع وابستگى واقعى است، ولى وابستگى به نشانه ها و علایم از جهت کشف و اعلام است، نه به عنوان یک امر واقعى و ارتباط حقیقى.
علایم ظهور عبارتند از چندین رویداد و حادثه است که گاهى نیز به ظهور پراکنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعى در بین آنهاو ظهور تحقق همه آنها پیش از ظهور مى باشد، اما شرایط ظهور به اعتبار برنامه ریزى طولانى الهى با ظهور ارتباط واقعى داشته و سبب پیدایش آن مى باشند.
نشانه ها لزومى ندارد حتماً در یک زمان با یکدیگر واقع شوند  بلکه یک نشانه در یک زمان پدید مى آید و پایان مى پذیرد. البته گاهى هم به طور تصادفى در یک زمان چندین نشانه با هم پدید مى آیند  اما شرایط باید با یکدیگر مرتبط باشند و در آخر کار موجب ظهور شوند و بتدریج ایجاد شده و آنچه وجود مى یابد استمرار داشته و از بین نرود.
تمامى علامات پیش از ظهور پدید آمده و از بین مى رود لیکن شرایط به طور کامل به وجود نمى آید، مگر نزدیک ظهور و یا هنگام وقوع آن و ممکن نیست که از بین بروند، علایم ظهور را مى توان شناسایى کرد و مى توانیم بفهمیم کدام یک از آنها موجود شده و کدامیک هنوز موجود نگشته است اما به شرایط نمى توان کاملا و در یک زمان پیش از ظهور دست یافت ویا آنهارا حاصل کرد  زیرا برخى از آن شرایط وجود تعداد کافى از افراد آزموده و با اخلاص در سطح جهان بوده و بررسى درست و شناسایى آن براى اشخاص عادى امکان پذیر نیست.

 
 


--------------------------------------------------------------------------------
1]. بداء به معناى آن است که خداوند تدبیرى بر خلاف تدبیر ظاهرى دیگرى را به جریان آورد که البته این بحث از مباحث پیچیده کلامى است که مى بایست به کتب معتبر و استادان فرزانه این رشته مراجعه کرد.
[2]. بحارالانوار،ج 52 ، ص 250.
[3]. غیبت نعمانى، ص 161.
[4]. کمال الدین، ج 2، ص 651 .
[5]. غیبت نعمانى ، ص 302.
[6]. غیبت نعمانى ،ص 253.
[7]. غیبت نعمانى، ص 164.
[8]. الزام الناصب ، ج 2 ص 197.
[9]. الزام الناصب، ج 2، ص 180.
[10]. بعید به ذهن نمى رسید که این تعبیر کنایه از بزرگان حکومتى بوده که در سایه دین بر مردم در آن دوران حکومت مى کنند چنانچه بنى عباس نیز چنین بودند.
[11]. بحارالانوار، ج 52، ص 186.
[12]. معجم ملاحم و فتن، ج 3، ص 25 و 26.
[13]. الزام الناصب، ج 2، ص 180 (با اندکى تصرّف).
[14]. بحارالانوار، ج 52، ص 388.
[15]. ملاحم ابن طاوس، ص 77 عقد الدرر، ص 128، باب 5.
[16]. ارشاد شیخ مفید، ص 339 بحارالانوار، ج 52، ص 210.
[17]. الزام الناصب، ص 67.
[18]. بحارالانوار: 52 / 237.
[19]. دلائل الامامة: 235.
[20]. غیبت نعمانى: 271.
[21]. کمال الدین: 655 بحارالانوار: 52 / 207 منتخب الانوار: 178 العدد القویه: 66.
[22]. کافی ،ج1 ص338
[23]. بحارالانوار: 52 / 307.
[24]. بحارالانوار، ج 52، ص 203 کمال الدین، ج 2، ص 649.
[25]. غیبت طوسى، ص 439 بحار الانوار ، ج 52، ص 289.
[26]. غیبت نعمانی ،ص 254
[27]. غیبت نعمانى، ص 254، باب 14، روایت 13 عقد الدرر، ص 105 بحارالانوار، ج 52، ص 230.
[28]. عقد الدرر، ص 65 ؛ غیبت طوسی ، ص 267.
[29]. غیبت طوسى ، ص 438.
[30]. عقد الدرر، ص 65.
[31]. غیبت طوسى، ص 438.
[32]. غیبت نعمانى، ص305.
[33]. کفایة الموحدین ، ج 3 ، ص 847.
[34]. اثبات الهداة، ج 3، ص 733.
[35]. معجم ملاحم و فتن، ج 3، ص 170 صراط مستقیم، ج 2 ص 258.
[36]. سوره ی فرقان، 48.
[37]. کنز العمال، 14 ، ص 224 و 241
[38]. کنز العمال ، 14 ، ص 243
[39]. بحار الانوار ، 52، 212، غیبت طوسى ، 269 و کشف الغمة، 2،



چهار شنبه 7 دی 1391برچسب:, :: 21:18 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

نفس زکیّه لقب فردى از دودمان رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلم ـ است وى پس از ظهور و قبل از قیام حضرت بقیّة اللّه ـ ارواحنا فداه ـ مظلومانه به شهادت مى رسد. در روایات از او به غلام تعبیر شده که شاید حکایت از نوجوان یا جوان بودن وى دارد. نفس زکیّه نیز او را نامیده اند زیرا بدون هیچ جرمى، تنها به خاطر رساندن پیام شفاهى حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ به مردم مکه کشته مى شود.
از حضرت باقر ـ علیه السلام ـ روایت شده است:
قائم به یاران خود مى فرماید: مکّه طالب من نیستند لکن من نزد آنان کسى را خواهم فرستاد تا با ایشان احتجاج کند . . . آنگاه یکى از یاران خود را مى طلبد و به وى مى فرماید: نزد مردم مکه برو و به ایشان بگو! . . . من پیام آور ـ مهدى ـ نزد شمایم. او مى گوید: ما خاندان رحمت و مرکز رسالت و خلافتیم. ما دودمان محمّد و فرزند پیامبران هستیم. همانا ـ در طول زمان ـ بر ما ظلمها روا شده و ما را پایمال کرده و بر ما قهر نموده اند و حق ما را از زمان رحلت پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ تا حال به ستم گرفته اند. ما اینک شما را به یارى مى طلبیم! ما را یارى کنید!چون این جوان پیام را مى رساند او را گرفته و بین رکن و مقام سر مى برند و او نفس زکیه است([23]).
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
ولیس بین قیام قائم آل محمّد وبین قتل النفس الزکیّة إلاّ خمس عشرة لیلة([24]).
بین قیام قائم آل محمّد و شهادت نفس زکیه جز 15 شب فاصله نیست.



چهار شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: 21:17 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

در روایات فراوانى آمده است که امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ ظهور مى کنند و زمین را از عدل و داد لبریز مى سازد بعد از آنکه زمین از ظلم و جور پر شده است. مرحوم کلینى این مضمون را این گونه روایت مى کند.
هو المهدی الذی یملأ الأرض عدلاً وقسطاً کما ملئت جوراً وظلما.([22])
او مهدى ست که زمین را از عدل و داد لبریز ساخته پس از آنکه از ظلم و ستم مالامال شود.
و روایات به این تعبیر از سنّى و شیعه بسیار نقل شده است. لیکن علامت بودن این نشانه از حتمى است ولى وقوعش حتمى نیست. یعنى اگر زمین از ظلم و جور لبریز شد آن هنگام بى تردید زمان ظهور منجى عالم بشریت حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ است ولیکن اینطور نیست که حتماً این شرائط مى بایست تحقق یابد چرا که ممکن است در یک زمانى همه ى انسانها با هم یکدل شده و همه یکصدا از خداوند آن حضرت را طلب نمایند که طبق روایات در این صورت غیبت پایان یافته و خداوند امام ـ ارواحنا فداه ـ را براى هدایت انسانها ظاهر مى کند بدون اینکه ظلم و جور زمین را پر سازد.



چهار شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 21:16 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرموده اند:
بعد از برگشت مغرورانه و مستانه ى سفیانى به شام، او در نقطه اى براى نوشیدن شراب و ارتکاب گناه و معصیت مى نشیند و یاران و پیروان خویش را نیز به انجام گناه و جنایت فرمان مى دهد. از مجلس گناه بر مى خیزد و در حالیکه در دست سلاحى دارد دستور زنا مى دهد و به یارانش مى گوید با زنان مرتکب فحشا گردند، آنگاه شکم زنان را پاره کنند و کودکان را از رحمها بیرون مى کشند و آنها مرتکب چنین شقاوتها مى گردند و هیچ کس توان باز داشتن آنان را از این پلیدیها در خود نمى بیند. اینجاست که فرشتگان، پریشان حال مى شوند و خدا فرمان ظهور قائم آل محمّد را که از نسل من مى باشد، صادر مى کند بى درنگ خبر ظهور او در سراسر گیتى پخش مى گردد و جبرئیل در آن هنگام بر فراز صخره اى در بیت المقدس فرود مى آید و خطاب به جهانیان مى گوید:
جاء الحقّ وزهق الباطل انّ الباطل کان زهوقا.
حق فرا رسید و باطل از میان رخت بربست. همانا باطل همیشه نابود است.
یا عباد اللّه! اسمعوا ما أقول: انّ هذا مهدیّ آل محمّد خارج من أرض مکّة فأجیبوه([13]).
اى بندگان خدا! گوش فرا دهید آنچه را که مى گویم: این مهدى آل محمّد است که از سرزمین مکّه خروج کرده او را اجابت کنید.



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:6 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

مقارن با گسیل سپاه بسوى عراق، سفیانى سپاهى عظیم بسوى سرزمین حجاز یعنى مکّه گسیل مى دارد سپاه او به مدینه وارد شده و سه شبانه روز آن را غارت مى کند پس از آن بسوى مکّه روى آورده تا به بیابانى مى رسند، خداوند جبرئیل را بسوى آنان مى فرستد و دستور مى دهد که برود و آنان را نابود سازد و جبرئیل با پاى خود ضربتى بر آن زمین فرود مى آورد و زمین به فرمان خدا همه آنان را مى بلعد و جز دو نفر کسى باقى نمى ماند.
این دو برادرند که به نامهاى بشیر و نذیر معرفى شده اند و جبرئیل به صورت آنها سیلى مى زند بگونه اى که صورتهاى آنها به عقب بر مى گرددو به همان حال مى ماند و به نذیر مى گوید: تو برو به دمشق و سفیانى را به ظهور مهدى ـ ارواحنا فداه ـ انذار کن و به او بگو که خدا سپاه اش را در بیداء هلاک کرد. و به بشیر مى گوید: برو بسوى مهدى ـ ارواحنا فداه ـ در مکه و او را بهلاک ظالمین بشارت بده و بر دست او توبه کن که او توبه تو را مى پذیرد. و او خدمت حضرت مى آید حضرت دستان مبارک خود را بصورت او مى کشد و دوباره به حال اول باز مى گردد و با او بیعت مى کند و در رکاب آنحضرت مى ما
ند([12]).



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:5 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

وقتى سفیانى با پیروزیهاى متعدد در دمشق مستقر شد سپاهى را بسوى عراق گسیل مى دارد آنها وارد سرزمین بابل که همان شهر نفرین شده ى بغداد است، فرود مى آیند و بیش از سه هزار نفر را مى کشد و بیش از صد زن را به زور تصاحب و هتک حرمت مى کنند و سیصد نفر از چهره هاى مهمّ بنى عبّاس([10])را نابود مى سازد و بعد از آن به کوفه سرازیر مى شوند و خانه هاى اطراف آن را تخریب مى کنند و پس از آن سپاه بسوى شام باز مى گردد امّا در بین راه پرچم نجات و هدایتى در کوفه به اهتزاز در مى آید و در راه به آنها مى رسد و ضمن پیکار شدیدى همه را نابود مى سازد بگونه اى که یک نفر از سپاه سفیانى باقى نمى ماند تا خبر شکست لشکر را به سفیانى باز گوید([11]).
 



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:4 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

نشانه ى خروج سفیانى، پدیدار شدن سه پرچم و شعلهور شدن آتش جنگ بین آنهاست. پرچمى از سوى غرب حرکت کرده و وارد مصر مى شود و در آنجا دست به جنایات بسیارى مى زند و پرچمى از بحرین از جزیره ى (اُوال) از منطقه ى فارس به اهتزاز در مى آید. و پرچمى دیگر نیز از شام.
این ماجرا یک سال ادامه خواهد یافت و پس از آن مردى از فرزندان عبّاس خروج مى کند و اهل عراق مى گویند: گروه پابرهنگان یا بیدادگران و صاحبان نظرهاى گوناگون آمدند. اهل شام و فلسطین دچار ترس و واهمه مى گردند و بسوى سردمداران شام و مصر روى مى آورند و به آنان گفته مى شود: شما بروید و پسر فرمانروا (یعنى سفیانى) را بخواهید و او را به یارى طلبید. آنان سفیانى را دعوت مى کنند و او با خواست آنان موافقت مى نماید و در نقطه اى از دمشق بنام حرستا فرود مى آید و دایى ها و وابستگان فکرى خویش را در آنجا جمع مى نماید. در بیابان خشک که منطقه اى در دمشق است، گروههاى متعددى طرفدار دارد که به او مى پیوندند. سفیانى دعوت آنان را اجابت مى کند و روز جمعه به همراه همه ى آنان در دمشق به مسجد مى رود و براى نخستین بار بر فراز منبر رفته و در نخستین منبر آنان را دعوت به جهاد مى کند و آنان نیز با شنیدن سخنانش با او بیعت مى کنند.
سپس به نقطه اى بنام غوطه مى رود و همه ى مردم بر گرد او اجتماع مى کنند و اینجاست که سفیانى در رأس گروههایى از مردم شام خروج مى کند و سه گروه با یکدیگر درگیر مى شوند.
1 ـ پرچم از ترک و عجم که سیاهرنگ است.
2 ـ پرچم زرد رنگ که پرچم فرزند عباس است.
3 ـ پرچمى از سفیانى و سپاه او.
در نقطه اى بنام بطن ارزق پیکار سختى در میان آنان رخ مى دهد و شصت هزار کشته بر زمین مى ماند و سفیانى پیروز مى شود و مردم بسیارى را قتل عام مى کند و سرزمین و مراکز قبایل را تصرف کرده و در میان آنان نخست عادلانه رفتار مى کند به گونه اى که مى گویند: هر آنچه از بیدادگرى سفیانى به ما گزارش شده بى اساس است . . .
به هر حال مدتى کوتاه با آنان خوشرفتارى مى کند و سپس نخستین حرکت خود بسوى حمص را آغاز مى کند و از آنجا به دروازه ى مصر مى رسد و در نقطه اى که قریه سبا نام دارد رخداد عظیم و پیکار سهمگین خواهد داشت که خبر آن همه جا منتشر مى گردد و دلها ـ از خشونت و شقاوت او ـ لبریز از ترس و دلهره مى گردد و شهرها یکى پس از دیگرى در مقابل او سقوط مى کند و سپس مستانه و مغرور به دمشق باز مى گردد([9]).



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:4 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

همانگونه که ذکر شد پدید آمدن سفیانى از نشانه هاى حتمى ظهور مى باشد امام باقر ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیه شریفه (ثمّ قضى أجلا وأجل مسمى عنده) فرمودند:
انّهما أجلان، أجل محتوم لا یکون غیره، أجل موقوف للّه فیه المشیّة لا واللّه انّ أمر السفیانی من المحتوم([3]).
آن دو مهلت است یکى حتمى و دیگر غیر حتمى که مشیت الهى در آن کارگر خواهد بود. به خدا قسم کار سفیانى حتمى است.
در بین حدیث شناسان اتفاق نظر وجود دارد که این فرد از فرزندان ابو سفیان است و به همین جهت او را سفیانى مى گویند.
امیرالمؤمنین على ـ علیه السلام ـ مى فرمایند:
یخرج ابن آکلة الأکباد من الوادی الیابس وهو رجل رَبْعة وحش الوجه ضخم الهامة بوجهه أثر جدری إذا رأیته حسبته أعور اسمه عثمان وأبوه عنبسة وهو من ولد أبی سفیان حتّى یأتی ارضا ذات قرار و معین فیستوى على منبرها([4]).
فرزند زن جگرخوار از بیابان خشک خروج مى کند و او مردى چهارشانه با چهره اى وحشتناک است. داراى سرى بزرگ و در چهره اش نشان زخمى چرکین دیده مى شود وقتى او را مى نگرى گویى یک چشم ندارد. نامش عثمان و پدرش عنبسه و از فرزندان ابو سفیان است. حرکتش را تا سرزمینى که داراى آرامش و آب خوش گوار ]کوفه[ است ادامه مى دهد و بر فراز منبر آن مى نشیند.
خروج سفیانى قبل از قیام امام ـ ارواحنا فداه ـ واقع مى شود.
عن جابر الجعفى قال: سألت أبا جعفر الباقر ـ علیه السلام ـ عن السفیانی، فقال انّی لکم بالسفیانی حتّى یخرج قبله الشیصبانی یخرج من أرض کوفان ینبع کما ینبع الماء فیقتل وفدکم، فتوقعوا بعد ذلک السفیانی وخروج القائم ـ علیه السلام ـ([5]).
جابر جعفى از امام باقر ـ علیه السلام ـ درباره سفیانى مى پرسد. او مى فرماید: شما را با سفیانى چکار؟! پیش از او شیصبانى از کوفه خروج مى کند و چون آب از زمین مى جوشد و گروه شما را به خاک و خون مى کشد پس از وى منتظر خروج سفیانى و پس از او قیام قائم ـ علیه السلام ـ باشید.
امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمودند:
قبل هذا الأمر السفیانی والیمانی والمروانی وشعیب بن صالح فکیف یقول هذا هذا؟([6])
قبل از امر فرج، سفیانى و یمانى و مروانى و شعیب بن صالح پدیدار خواهند شد!! چگونه مى گوید این همان (مهدى) است (در حالى که هیچ یک پدیدار نشده اند).
 

شخصیّت سفیانى (تفکّرات، رفتار)
نام او عثمان بن عنبسه و از نژاد امویان است مردى سفاک و خون آشام که انسانها را مانند پشه به آسانى مى کشد هر حرامى را حلال نموده و به هر جنایتى دست مى یازد. در احادیث پیرامون تفکرات وى به گونه اى سخن رفته که گویى هیچ اعتنایى ندارد اگر چه تظاهر به اسلام مى کند لیکن صلیبى از طلا بر گردن آویخته است. از کارهاى سفیانى و جنایات هولناک او نیز بسیار سخن رفته است او سنگدلترین انسانهاست که عاطفه در قاموس زندگیش وجود ندارد و مهر و رحم در آن دیده نمى شود. او و یارانش دلهایى مالامال از کینه و نفرت، نسبت به خاندان پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ دارند.
در این زمینه اکتفا مى کنیم به حدیثى از وجود مقدس حضرت ختمى مرتبت محمّد ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ که درباره ى وى مى فرمایند:
أشدّ خلق اللّه شرّاً وأکثر خلق اللّه ظلماً شَرِسٌ، قاسی القلب، یجمع له ولجیشه من کافّة الأقطار الاسلامیة فیهزمهم ویقتلهم وینادی شعار له فی حروبه هو: یا ربّ ثاری ثمّ النّار یا ربّ النّار ولا العار([7]).
شر او از همه بندگان خدا بیشتر و سختتر است و بیش از همه ى مردم ستم مى کند. بد خلق و سنگ دل مى باشد از تمام کشورهاى اسلامى علیه او بسیج مى شوند آنگاه همگى را شکست داده و به خاک و خون مى کشد و شعارش در جنگها این است، اى خدا! انتقام و سپس آتش. خدایا! آتش آرى! اما عار و ننگ هرگز.
و نمونه اى از کشتار او در کلام امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در خطبه ى بیان این چنین ترسیم شده است.
فیقتل بالزوراء سبعین ألفاً ویبقر بطون ثلاثمأة امرأة حامل. ([8])
آنگاه در شهر زوراء هفتاد هزار نفر را به خاک و خون مى کشد و شکم سیصد زن حامله را مى درد.



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:2 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

هر رویکرد جهانى که در عرصه ى گیتى تحقق یافته و مى یابد ناگزیر از نشانه هایى است. بویژه رخدادهایى که توسط پیامبران الاهى خبر داده شده است. در این میان حرکت جهانى امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ از این قانون مستثنى نبوده و از نشانه هایى برخوردار است تا بشریت متوجه نزدیک شدن و یا فرا رسیدن آن شوند.
از وحى پیرامون زمان دقیق ظهور حضرت صاحب الزمان ـ ارواحنا فداه ـ سخنى نرسیده است بلکه دستور داده اند که هرگاه کسى زمانى را تعیین کرد، او را تکذیب کنید لیکن براى آمدن آنحضرت نشانه هایى بیان فرموده اند که برخى از آن علائم حتمى شمرده است. به این معنا که پس از تحقق این امور ظهور آن امام قطعى است که پنج علامت مى باشند. برخى اندکى پیش از ظهور، برخى چند ماه بعد از آمدن آنحضرت و برخى اندکى پیش از قیام نجات بخش آنحضرت پدیدار مى شود.
امام امیر مؤمنان على ـ علیه السلام ـ فرموده اند: آنچه که بطور حتم پیش از قیام قائم تحقّق خواهد یافت، بپا خاستن سفیانى و فرو رفتن گروهى در زمین بیدا و کشته شدن نفس زکیه و فریادى که از آسمان بلند شده و خروج فردى از یمن است.
سایر علائمى که در این مورد بیان شده قابل تغییرند حتّى پر شدن زمین از ظلم. اگر چه تحقّق این مطلب قریب به حتم است امّا روایاتى از معصومین ـ علیهم السلام ـ وارد شده که اگر همه ى مردم دعا کنند امر غیبت به انتهاء (پر شدن زمین از ظلم و جور) نمى رسد. این خود حکایت از غیر حتمى بودن این نشانه ها دارد.
ممکن است چنین تصور شود که آمدن سفیانى دربرگیرنده ى ظلم و جور فراوانى است! در جواب مى گوییم: این در صورتى است که مدّت سلطنت او طبق روایات نُه ماه طول بکشد ولیکن نُه ماه طول کشیدن حکومت وى نیز غیر حتمى است و ممکن است در آن بداء شده([1]) و زمان حکومتش یک ماه یا کمتر طول بکشد و آنچه حتمى است تنها قیام است. بلکه برخى در مورد محتوم بودن همین پنج علامت نیز بیانى دارند که وقوع این رویدادها حتمى نیست بلکه علامت بودن آنها براى ظهور حتمى است. بدین معنى که اگر اینها واقع شود حتماً ظهور و قیام آنحضرت را در پى داشته و این امر تخلّف ناپذیر است ولى ممکن هست اینها نیز اتّفاق نیفتد و در اصل وقوع اینها بداء حاصل شود چنانچه حضرت جواد ـ علیه السلام ـ حتمى بودن خروج سفیانى را تأیید نموده و سپس بداء را در آن ممکن مى شمارد([2]) و از دیگر سوى روایاتى اشاره به ناگهانى بودن امر فرج کرده و هم چنین شیعه را به انتظار لحظه بلحظه فرا مى خواند، که مى بایست تحقّق این امر در هر لحظه حتى در صورت عدم به وقوع پیوستن نشانه هاى حتمى، امکان پذیر باشد.



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:1 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

وقت ظهور آن حضرت براى هیچ کس جز خداوند متعال معلوم نیست و کسانى که وقت ظهور را تعیین مى کنند، دروغگو شمرده شده اند ولى علایم و نشانه هاى بسیارى براى ظهور آن حضرت در کتابهاى حدیث ثبت شده است که ذکر تمام آنها از حوصله این مجموعه خارج است .
علایم ظهور به دو دسته کلى تقسیم مى شوند  علایم حتمى و علایم غیر حتمى چنانکه فضیل بن یسار از امام باقر ع روایت کرده است که آن حضرت فرمود:

نشانه هاى ظهور دو دسته هستند  یکى نشانه هاى حتمى و دیگرنشانه هاى غیر حتمى، خروج سفیانى از نشانه هاى حتمى است که راهى جز آن نیست.
منظور از علایم حتمى آن است که به هیچ قید و شرطى مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود مقصود از علایم غیر حتمى آن است که حوادثى به طور مطلق و حتم از نشانه هاى ظهور نیست بلکه مشروط به شرطى است که اگر آن شرط تحقق یابد مشروط نیز متحقق مى شود و اگر شرط مفقود شود مشروط نیز تحقق نمى یابد.
اما علایم غیر حتمى بسیارند که به یک روایت از امام صادق ع اکتفا مى کنیم که در این روایت چنان روى علایم و مفاسد انگشت گذارده شده که گویى این پیشگویى مربوط به 13 یا 14 قرن پیش نیست بلکه مربوط به همین قرن است و امروز که بسیارى از آنها را با چشم خود مى بینیم، قبول مى کنیم که به راستى معجزه آساست .
امام صادق ع در این روایت به 119 نشانه و علامت از علایم ظهور اشاره مى کند ما در اینجا فقط به ذکر برخى از آن مواد 119 گانه اشاره مى نماییم.
حضرت صادق ع به یکى از یارانش فرمود:
1 ـ هرگاه دیدى که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند 
2 ـ دیدى که ظلم وستم فراگیر شده است 
3 ـ و دیدى که قرآن فرسوده و بدعت هایى از روى هوا و هوس در مفاهیم آن آمده است 
4 ـ و دیدى که دین خدا(عملا) تو خالى شده و همانند ظرفى آن را واژگون سازند 
5 ـ و دیدى که کارهاى بد آشکار شده و از آن نهى نمى شود و بدکاران بازخواست نمى شوند 
6 ـ ودیدى که مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند 
7 ـ و دیدى که شخص بدکار دروغ مى گوید و کسى دروغ و نسبت نارواى او را ردّ نمى کند 
8 ـ و دیدى که بچه ها به بزرگان احترام نمى گذارند 
9 ـ و دیدى که قطع پیوند خویشاوندى شود 
10 ـو دیدى که بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش بر او نگردد
11 ـ و دیدى که نوجوانان پسر همان کنند که زنان مى کنند 
12 ـ و دیدى که زنان با زنان ازدواج کنند 
13 ـ و دیدى که انسانها اموال خود را به غیر اطاعت خدا مصرف مى کنند و کسى مانع نمى شود 
14 ـ و دیدى که افراد با کار و تلاش نامناسب مؤمن به خدا پناه مى برند 
15 ـ و دیدى که مدّاحى دروغین از اشخاص زیاد مى شود 
16 ـ و دیدى که همسایه همسایه خود را اذیت مى کند و از آن جلوگیرى نمى شود
17 ـ و دیدى که کافر به خاطر سختى مؤمن شاد است 
18 ـ و دیدى که شراب را آشکارا مى آشامند و براى نوشیدن آن کنار هم مى نشینند و از خداى متعال نمى ترسند 
19 ـ و دیدى کسى که امر به معروف مى کند، خوار و ذلیل است 
20 ـ ودیدى که آدم بدکار در آنچه خداوند دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است 
21 ـ و دیدى که اهل قرآن و دوستان آنها خوارند
22 ـ و دیدى که مردم به شهادت و گواهى ناحق اعتماد مى کنند 
23 ـ و دیدى که جرأت بر گناه آشکار شود و دیگر کسى براى انجام آن منتظر تاریکى شب نگردد
24 ـ و دیدى که مؤمن نتواند نهى از منکر کند مگر در قلبش 
25 ـ و دیدى که والیان در قضاوت رشوه بگیرند 
26 ـ و دیدى که پستهاى مهم والیان بر اساس مزایده است نه بر اساس شایستگى 
27 ـ و دیدى که مردم را از روى تهمت و یا سوء ظن بکشند 
28 ـ و دیدى که شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولى شنیدن باطل برایشان آسان است 
29 ـ و دیدى که همسایه از ترس زبان به همسایه احترام مى گذارد 
30 ـ و دیدى که حدود الهى تعطیل مى شود و طبق هوى و هوس عمل مى شود 
31 ـ و دیدى که معاش انسان از کم فروشى به دست مى آید 
32 ـ و دیدى که مرد به خاطر دنیایش ریاست مى کند
33 ـ و دیدى که نماز را سبک شمارند 
34 ـ و دیدى انسان ثروت زیادى جمع کرده ولى از آغاز آن تا آخر زکاتش را نداده است 
35 ـ ودیدى که دلهاى مردم سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا برایشان گران است 
36 ـ و دیدى که بر سر کسبهاى حرام آشکارا رقابت مى کنند 
37 ـ و دیدى نماز خوان براى خود نمایى نماز مى خواند 
38 ـ و دیدى مردم در اطراف قدرتمندانند 
39 ـ و دیدى طالب حلال سرزنش و مذمت مى شود و طالب حرام ستایش و احترام مى گردد
40 ـ و دیدى در مکه و مدینه کارهایى مى کنند که خدا دوست ندارد و کسى از آن جلوگیرى نمى کند و هیچ کس بین آنها و کارهاى بدشان مانع نمى شود
41 ـ و دیدى که به فقیر چیزى دهند که به او بخندند ولى در غیر خدا ترحّم است 
42 ـ و دیدى که مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسى بجا آورند و کسى از ترس مردم از آن جلوگیرى نمى کند 
43 ـ و دیدى که عقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترامى براى آنها قائل نیستند بلکه نزد فرزند از همه بدترند 
44 ـ و دیدى که پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گردد
45 ـ و دیدى که اگر روزى بر مردى بگذرد ولى او در آن روز گناه بزرگى مانند بدکارى، کم فروشى و زشتى انجام نداده، ناراحت است 
46 ـ و دیدى که قدرتمندان غذاى عمومى مردم را احتکار کنند 
47 ـ و دیدى که اموال خویشان پیامبر ص (خمس) در راه باطل تقسیم مى گردد و با آن قمار بازى و شرابخورى شود 
48 ـ و دیدى که همّ و هدف مردم شکمشان و شهوتشان است
49 ـ و دیدى که صدقه را با وساطت دیگران و بدون رضاى خداوند و به خاطر در خواست مردم بدهند 
50 ـ و دیدى که نشانه هاى برجسته حق ویران شده است، در این وقت خود را حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد.
 

علایم و نشانه هاى حتمى ظهور امام زمان (عج)
علایم و نشانه هاى حتمى، آن است که به هیچ قید و شرطى مقیّد و مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود با استفاده از روایات معصومینع علایم حتمى الوقوع عبارتند از:
1ـ امام صادق ع فرمود:
پیش از ظهور قائم (عج) پنج نشانه حتمى است: خروج یمانى و سُفیانى، صیحه آسمانى، قتل نفس زکیّه، و فرو رفتن در بیابان.
2 ـ و نیز در جاى دیگر امام صادق ع فرموده است:
وقوع ندا از امور حتمى است و سفیانى از امور حتمى است و یمانى از امور حتمى است و کشته شدن نفس زکیه از امور حتمى است و کف دستى که از افق آسمان بیرون مى آید، از امور حتمیه است.
 
و اضافه فرمود:
و نیز وحشتى در ماه رمضان است که خفته را بیدار مى کند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پرده نشین را از پشت پرده بیرون آورد.
3 ـ حضرت على ع از رسول خدا ص روایت نموده که فرمود: ده چیز است که پیش از ظهور به وقوع خواهد پیوست.
1ـ سفیانى 
2 ـ دجّال 
3 ـ دخان 
4ـ دابّه 
5 ـ خروج قائم 
6 ـ طلوع خورشید ازمغرب 
7 ـ نزول عیسى 
8 ـ خسوف در مشرق 
9 ـ خسوف در جزیرة العرب 
10 ـ آتشى که از مرکز عدن شعله مى کشد و مردم را به سوى بیابان محشر هدایت مى کند.



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:0 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

دعا پشتِ دعا برای آمدنت / گناه پشتِ گناه برای نیامدنت

دل درگیر ، میان این دو انتخاب / کدام آخر ؟ آمدنت یا نیامدنت ؟

 

بنویس که هرچه نامه دادم نرسید / بنویس که یک نفر به دادم نرسید

بنویس قرار من و او هفته بعد / این جمعه که هرچه ایستادم نرسید . . .

 

 

امشب به جنون کشیده میلم برگرد

ای جاری ندبه در کمیلم برگرد

بی تو شب تاریک مرا نوری نیست

برگرد ستاره ی سهیلم برگرد . . .

.

.

.

مـا معتقدیم عشق سر خواهد زد / بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد

سوگند به هر چهـارده آیه نور / سوگند به زخمهای سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر میگردد / مهـدی به میان شیعه بـر میگردد . . .

.

.

.

ای کاش که یک دانه تسبیح تو بودم

تا دست کشی بر سر سودا زده من

(یا صاحب الزمان)

.

.

.

بوی عطر یاس دارد جمعه ها / وعده دیدار دارد جمعه ها

جمعه ها بر عاشقان ایینه است / وعده گاه عاشقان ادینه است

جمعه ها دل یاد دلبر می کند / نغمه یا بن الحسن سر می کند . .

.

.

.

می نویسم که شب تار، سحر می گردد / یک نفر مانده از این قوم، که برمی گردد

این دیده نیست، لایق دیدارِ رویِ تو / چشمی دگر بده ، که تماشا کنم تو را  . . .

یا صاحب الزمان ادرکنی

.

.

.

بیا که لحظه لحظه ام انتظار می شود

دلم برای دیدنت بی قرار می شود

تمام هستی ام شده اسیر عشق پاک تو

بی تو هر لحظه دلم جریحه دار می شود . . .

.

.

.

کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد / برشوره زار دلهاباران نخواهد آمد

رفتی کلاس اول این جمله راعوض کن / آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد . . .

أین معز الأولیاء و مذل الأعداء

.

.

.

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده ام فالی و فریاد رسی می آید . . .

الهم عجل اولیک الفرج

.

.

.

ما منتظران لحظه دیداریم

از عطر گل محمدی سرشاریم

این حرمت و عزّت و سر افرازی را

از حُرمت انتظار مهدی(عج) داریم

.

.

.

یک روز ز کوی اسمان می آید

بر اسب سپید کهکشان می آید

از بس که زمین ز بیداد پر است

با تیغ علی(ع) صاحب زمان(عج) می آید

.

.

.

شنیدستم سلیمانی ز یک مور

قبول تحفه کرد ای مهدی نور

من آن مور ضعیف و ناتوانم

که جانم را برایت هدیه دارم



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 20:53 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

 از آن هنگام، که آدم بر زمین آمد و سر بر خاک غم آورد و از درد فراق جنّت و فردوس بس نالید و اشک افشاند؛ من هم ذرّه ای بودم که از فرط فراغت ناله سر دادم.

در آن وقتی که قابیل ستمگر، تیغ بر هابیل پاک افکند و او را کشت؛ برای دیدن عدل تو ای عادل شمار لحظه ها آغاز کردم.

چون به غرس نخلها پرداخت نوح پاک طینت، چشم من دنبال کشتی نجاتت در افق های نه چندان دور غرق جستجو گردید.

در آن وقتی که ابراهیم تبر را با تمام قدرتش بر هر نشان شرک می کوبید؛ با هر ضربه اش از یک قفس آزاد گشتم، بال گستردم، چشیدم طعم آزادی. همان جا از دل و جان آرزو کردم که از زندان غیبت زودتر آزاد گردی.

در همان وقتی که عیسی مرده ای را زندگی بخشید، دلم پرواز کرد و رفت تا آنجا که دیدم؛ تو چگونه مردگان را زنده می سازی.

چون که موسی در مصاف ساحران افکند چوب دستیاش را؛ در افق دیدم که شمشیرت چه سان برچید ملک ظالمین را.

محمّد خاتم پیغمبران وقتی که قرآن را تلاوت کرد "نرید اَنَّ مُنَّ" را نوید دولتت دیدم.

صدای ناله ی زهرای اطهر چون فضای مهبط وحی خدا پر کرد و دست حیدر کرّار برای حفظ دین، تسلیم بند دشمنان گردید به گوش دل شنیدم، دست های انتقامت اذن پیدا کرد تا دادش از آن بیدادگرها در ظهور خویش بستانی.

علی مرتضی "فزت و رب الکعبه" را چون گفت تیغ ذوالفقارش برق خود بلعید؛ در نیام خویشتن خوابید تا چون قبضه اش گیری شَرر بارد به جان دشمنان حق.

چون سبط اکبر مجتبّی نوشید آب کوزه مسموم را؛ از عمق آب کوزه ها من خود شنیدم این ندا:

مهدی بیا! مهدی بیا!

تیغی که در دست ستم، می ریخت ثارالله را؛ فریاد می کرد: ای خدا کی منتقم خواهد رسید؟ کی ظلم گردد ناپدید؟ کشتند دیوان خسروان. ظلمت سرا شد این جهان. امان از آن کسانی که گل نرگس نمی خواهند. گل نرگس لطافت دارد و پاکی؛ ولی آنها به دست و پای او زنجیر می بندند و مدّت های طولانی به زندانش می اندازند. گهی بر خوشه انگور، زهر مرگ می ریزند؛ نمی دانند که آن انگور هم، محو تماشای نگاه گرم نرگس هاست.

 و اکنون هم، و اکنون هم، برای من، برای ما، فقط یک شاخه نرگس به جا مانده و بویش از وَرای سالها و قرن های دور مشام جانمان را محو خود کرده است و او مهدی است.

نگاهم را، به قلب آسمان زرد افکندم. دلم بی تاب و چشمان شبم بی خواب. گل نرگس نمی بینم و گلدان های خالی را درون خانه می چینم. ندارد بی گل نرگس صفا گلدان؛ ولی دارد نشان از دوری و حرمان. دل ما از همان آغاز خلقت، منتظر بوده است.

 نمی دانیم آیا باغبانِ دل، دل ما را پر از آلاله خواهد کرد؟

نمی دانیم آیا تا زمان بازگشتش، شمع های جان ما پُر تاب خواهد سوخت؟

ولی هر سال قلب ما به وقت نیمه شعبان تپش های دگر دارد و با امید، نگاهش را به سمت درب خانه می نشاند و در تک ضربه هایش ناله امید می جوشد.

اگر چه سینه ها لبریز فریاد است و روح و جان ما، آلوده از ظلم است و بیداد؛ ولی دست دعامان رو به سمت آسمان رفته و روز جمعه دلهامان به سمت کعبه می چرخد؛ به این امید که قبل از رفتن خورشید از دروازه های شب، طلوع دیگری جان جهان را آذرین سازد.

 خداوندا! ببین دستان ما خالی است. ببین دل های ما در انتظار عشق می سوزد.

تو را سوگند! بر یکتا گل نرگس، همین امسال را پایان وقت انتظار ما مقدّر کن. جهان را عطر آگین، با دم خورشید خاور کن.

خداوندا! اگر خواهی که روح ما از این اجساد بستانی؛ تو را سوگند، بر مردی، که میدانی ظهورش آرزوی آخرین ماست؛ به وقت مرگ او را بر سر بالین ما بفرست. به نزد قلب های ساکت و غمگین ما بفرست. اجازَت ده که ما دستش به جان گیریم و بر این سینه بیمار بگذاریم و دست دیگرش را روی چشم خسته و تب دار بگذاریم. با او از تمام لحظه های منتظر بودن، سخن گوییم. ز رنج ظلم های رفته بر این جان و تن گوییم و گرد کفش هایش را به اشک چشم برگیریم. نگاه واپسین را بر رخ ماهش بیندازیم؛ سپس عزم سفر گیریم.

 بیا مهدی! بیا مهدی! که درد انتظار تو، فروغ دیده ها را کشت و آتش در درون سینه ها افروخت؛ از آن آتش، پر پروانه دل سوخت؛ سپس در اشک شمع عمر مدفون شد.

بیا مهدی! بیا مهدی! که تا پروانه جان گیرد؛ دو بال پر توان گیرد؛ کند پرواز را آغاز شود؛ محو نیاز و راز.

[بیا مهدی! که دلهامان دگر تاب و تحمّل را ز کف داده است (2)

[بیا، جان را فدا کردن برای یک نگاه تو، برای شیعیان راستین منتظَر، ساده است...] (2)



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 20:50 ::  نويسنده : حمید رضا زارعی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد